فرهنگ نماز



 

منزّه است او

  • نماز گزار در طول نماز بارها خدا را به پاکی و بی نقص وعیب بودن ، یاد می کند و با گفتن "سبحان الله" به این حقیقت اعتراف می کند ، در رکوع ، سبحان الله می گوید ، در سجده سبحان الله می گوید ، در رکعت سوم وچهارم ، تسبیحات اربعه را می گوید که یک بخش آن ، سبحان الله است ، نماز گزار با تسبیح گفتنِ خود ، خداوند را تنزیه می کند و او را به پاکی و قداست یاد نموده و از هر عیب و نقص دور می داند ، نمازگزار باور دارد که جهل و نادانی در خداوند راه ندارد و چیزی در عالم از خداوند پوشیده نخواهد ماند و خداوند از نیت قلبی نمازگزار آگاه است هر چند نمازگزار آن را ابراز نکرده باشد ، لذا خداوند می داند ، آیا نماز گزار ، نماز خود را خالص برای خداوند بجا آورده و یا عبادت او برای ریا ونشان دادن به دیگران است ؟!.
  • نماز گزار با گفتن "سبحان الله" بر این باور است که خداوند کاری که حکیمانه نباشد ، انجام نمی دهد ، او می داند تمام افعال الهی حکمتی دارد و کار لغو وبیهوده از خداوند سر نمی زند ، و اگر در زندگی دچار تنگنایی شده و در سختی و دشواری قرار گرفته است ، آزمایشی از سوی خداوند است که در آن صورت اگر صبر وشکیبایی را پیشه ی خود سازد ، به ثواب و پاداش صابران نیز نائل می گردد ، بنابراین همچون افراد نادان به حکمت های خداوند ، اشکال وایراد ، نمی گیرد و زبان به ناسپاسی و شکایت باز نمی کند ، بلکه نماز گزار یاد گرفته در برابر نعمت های الهی "الحمد لله" بگوید .
  • نماز گزار در سجده و رکوع " سبحان الله " را سه بار تکرار می کند ، تا منزّه بودن خداوند از هر عیب ونقصی بر دل و باورش بنشیند و هیچگاه آن را از یاد نبرد ، نماز گزار توجّه دارد اگر می گوید خداوند بی عیب است ، بنده اش سراسرعیب است و اگر می گوید خداوند بی نقص است بنده اش مبتلا به نقص وکاستی است ، لذا باور دارد از خود چیزی ندارد ، بلکه هرچه دارد از خدا دارد ، نماز گزار در دعاهای خود این عبارت را تکرار می کند : " اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ‏ " : خدایا هر نعمتی که ما داریم از سوی تو است تو خدایی هستی که معبود دیگری جز تو نیست ، لذا (در برابرخطاهایم و کاستی هایم ) از تو آمرزش می جویم و به سوی تو بازگشت می کنم . (1)

-------------------------

1-بخشی از تعقیبات نماز مغرب (مفاتیح الجنان )

تلگرام= @farhangenamaz110


صعود به قلّه

  • کسیکه به ورزش کوهنوردی می پردازد هدفش رسیدن به مکانی مرتفع است که بالاتر از آنجا ، جایی نیست و برای رسیدن به آنجا هم نیازمند همّت است و هم محتاج  به تلاش و کوشش ، به تعبیر دیگر اگر انسان در رفتن به کوه ، دور نمایی را برای خود در نظر نگیرد و فقط راه برود ، شاید از رسیدن به بالای کوه باز بماند و اگر دور نمایی را در نظر داشته باشد و برای رسیدن به آن تلاش نکند ، باز هم از دست یابی به بلندای کوه باز می ماند .
  • این صعود به قلّه ، تنها مخصوصِ کوه نمی باشد ، بلکه در تمام مسائل مادی و معنوی جریان دارد ، و مقصود از این صعود ، بالا رفتن و موفقیت و دست یابی به قله های پیشرفت است ، از این رو می بینیم که در مسائل معنوی نیز به ما توصیه نموده اند که فردای ما بهتر از دیروز ما باشد و از لحاظ معنوی یک قدم به جلو رفته و پیشرفت نماییم ، لذا امام صادق علیه السلام می فرمایند : کسیکه دو روزش با هم یکسان باشد ، از رحمت خداوند به دور است (1)
  • در امری چون عبادت نیز شایسته است انسان به دنبال پیشرفت باشد و تلاش نماید روز به روز راه کمال را در این جهت بپیماید ، نه اینکه راضی به ماندن در همان حدّی باشد که قرار دارد و خواهان بالا رفتن نباشد و فقط در جای خود باقی بماند ، به ویژه اینکه ،کمالاتِ معنوی حدِّ و اندازه ای ندارد و انسان هر چه پیش رود باز هم راه ، برای پیشرفتِ بیشتر وجود دارد و از درک و فهم بشر خارج است .
  • اینکه عبادتی چون نماز را وسیله ی عروج و بالارفتن مؤمن معرفی کرده اند (2) برای این است که نماز باعث قُرب و نزدیکی بنده به خداوند می شود ، لذا در نماز این قابلیت وجود دارد  که انسان را بالا ببرد ، ولی اگر فردی علاقه و انگیزه ای برای رشد معنوی نداشته باشد ، از نمازش بهره ای را که باید ببرد ، نخواهد برد و تنها در حدّ رفعِ تکلیف وانجام وظیفه است که برپا می گردد .

--------------------------

1-(من استوی یوماه فهو مغبون ) معانی الاخبار ص342

2-بحارالأنوار ج : 79 ص : 303

فرهنگ نماز در پیام رسان سروش =@farhangnmaz110


 

جهت گیری الهی

  • وقتی ایمان انسان افزایش پیدا نماید ، به مرحله ای می رسد که همه چیز را الهی می بیند و منشأ هر خیری را که به او می رسد خدا می داند ، انسان مؤمن می داند اگر نعمتی به او می رسد ، خداوند زمینه آن را فراهم نموده واگر بدی و سختی ومصیبتی به او رسد ، می داند اعمال انسان موجبِ چنین سختی و ناراحتی گردیده است ، لذا انسان مؤمن در روبرو شدن با نعمت های الهی به سپاسگزاری می پردازد ، و در هنگام بلاها وسختی ها ، به بررسی اعمالی می پردازد که چنین نتیجه ی نا خوشایندی را پدید آورده و اگر کوتاهی نموده در پیشگاه خداوند از آنها آمرزش و بخشش را طلب می کند .
  • امام علی علیه السلام انسان مؤمن را کسی می داند که اگر چیزی را دوست می دارد و یا چیزی را دشمن میدارد و اگر چیزی را اخذ می کند و یا چیزی را رها می سازد برای خداست (1) لذا فرد مؤمن برای خواسته ی دل خود کاری را انجام نمی دهد ، و انگیزه او برای هر کاری خواست خداوند است واگر دلبخواه او با خواست و رضای الهی منطبق بود آن را دنبال می کند و اگر با خواست خداوند همسو نبود آن را رها می کند ، اگر کسی را دوست می دارد تلاش می کند این دوستی بخاطر خداوند باشد واگر از کسی بغضی به دل می گیرد به خاطر هوای نفسش نیست بلکه آن را با خواست خداوند می سنجد واگر برای خدا نبود از آن صرف نظر می کند .
  • فرد مؤمن اگر به سوی قبله نماز می خواند ، قبله ، پیام توحید و اخلاص را برای او به ارمغان می آورد ، و در حقیقت ایستادن در مقابل قبله  جهت گیریِ توحیدی  را به او در تمام رفتارها وحرکات زندگی یاد آوری می نماید ، و به او می آموزد که انگیزه واحساسات وگرایش های خود را نیز با چنین جهتی(الهی) دنبال کند ، لذا مؤمن دوستیش نیز الهی و دشمنیش نیز بر اساس معیار الهی خواهد بود نه بر اساس هوای نفس و خواسته ی دلش ، از این رو اگر چیزی برای خدا نبود از آن دست بر می دارد واگر برای خدا و رضای او بود به سمت او حرکت می کند .

--------------------

1- المؤمن من کان حبه لله و بغضه لله و أخذه لله و ترکه لله (غررالحکم ص 89)

فرهنگ نماز در پیام رسان سروش =@farhangnmaz110


 

به سوی خوبی ها

  • اعمالی را که انسان انجام می دهد به یک اعتبار می توان به اعمالی که سبب ساز خوبی های دیگر است و به اعمالی که موجب بدی ها و زشتی ها  دیگر است تقسیم نمود ، مثلاً صداقت در زندگی ، انسان را به سوی اخلاص و وفا داری  راهنمایی نموده و دروغ گویی ممکن است پای انسان را به سوی ریا کاری وخیانت ونفاق باز نماید ، به تعبیر دیگر وقتی انسان در لبه ی پرتگاه حرکت کند امکان لغزش او و افتادن در قعر درّه وجود دارد  وکسیکه در مسیر مستقیم و هموار حرکت می کند ، امکان به سلامت رسیدن به مقصد برای او فراهم می باشد .
  • کسیکه با توجّه به خواست وفرمان الهی به عبادت او قیام نموده و با اینکار طوق بندگی را به گردن خویش آویخته است ، در حقیقت با عمل و زبانِقال وحال خویش اعلام نموده ، که می خواهد در مسیر خواست خداوند حرکت کند و این همان سوق یافتن به راهی است که مورد توجّه و خوشنودی الهی می باشد ،  لذا چنین فردی خود را آماده ساخته که به سمت رضای الهی گام بردارد و چنین گامی جز با رفتن به سوی اعمال صالح و نیکی ها امکان پذیر نمی باشد .  
  • از این رو در ضمن نماز ، نماز گزار از خداوند می خواهد که : "اهدنا الصراط المستقیم" (1) "خدایا ما را به راه راست هدایت فرما" این هدایت به راه راست ، چه هدایت  بر اثر کتاب خداوند باشد یا راه یافتن به حقیقت اسلام یا دین الهی ، یا مقصود پیامبرصلی الله علیه وآله وائمه علیهم السلام باشد (2) ، همه مسیر انسان را به سوی خوبی ها ونیکی هایی باز می کند که بر اثر هدایت دین و اولیاء خداوند برای انسان نمایان گردیده است .
  • در نقطه ی مقابل هنگامیکه انسان از عبادت و بندگی خداوند سرباز زند ، و زیر بار اطاعت از فرمان الهی نرود ، در حقیقت در لبه ی پرتگاهی حرکت می نماید که هر لحظه امکان لغزش و غلطیدن در آن برای او وجود خواهد داشت  ، زیرا اگر فرمان خداوند نادیده گرفته شود ، انسان بیشتر درجهت هوی وهوس وتمایلات مادی قرار می گیرد .

---------------------

1-حمد/6

2-التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 42

فرهنگ نماز در پیام رسان سروش =@farhangnamaz110


صبر بر طاعت

  • صبر یکی از فضائل اخلاقی در انسان است که با داشتن آن ، انسان می تواند به فضیلت های دیگر اخلاقی و مقامات عالی مادی و معنوی نائل شود ، صبر از جمله صفات و ویژگی های اکتسابی است که انسان برای دست یابی به آن لازم است تلاش نموده و از آن بهره مند گردد ، صبر دارای مراتبی از کم تا زیاد است که هر فرد با توجّه به شرایطی که دارد ممکن است بخشی از آن را دارا  باشد ،  از این رو اگر در مرحله ی پایینی از آن باشد لازم است با تلاش به مرحله ی بالاتر آن صعود نموده  و از مزایای مادی ومعنوی آن بهره مند گردد .
  • یکی از اقسام صبر را صبر در مسیر اطاعت خداوند بر شمرده اند ، که بر اساس آن فردی که می خواهد از فرامین الهی پیروی کند ، سختی ها و دشواری هایی را که در این مسیر پیش می آید  تحمّل نموده و این سختی ها باعث نمی شود از اطاعت خداوند شانه خالی نماید و آن را رها کند ، زیرا هر فرد با شرایطی که دارد انجام دستورات خداوند از نظر سختی وآسانی برای او یکسان نیست ، چه بسا انجام تکلیفی برای او آسان باشد و انجام تکلیفی دیگر برای او کمی دشوار باشد ، به عنوان مثال : ممکن است خواندن نماز ظهر برای فردی آسان تر از خواندن نماز صبح باشد ، زیرا در نماز صبح باید از خواب شیرین بلند شود و این برخاستن از خواب برای او دشوار است  ، یا ممکن است برای فردی روزه گرفتن ماه مبارک رمضان در فصل تابستان دشوارتر از نماز خواندن باشد امّا او به خاطر اطاعت از دستور الهی سختی آن را به جان می خرد .
  • البته باید توجّه داشت ؛ با تحمّل سختی در مسیر اطاعت خداوند ، انسان در جهت خود سازی نیزگام برداشته است ، زیرا وقتی انسان برای اطاعت وکسب رضای الهی پا بر روی خواسته ی خود می گذارد ، از نظر معنوی رشد نموده و به مراحل بالایی از قرب الهی دست می یابد و به مرور زمان این سختی ها برای او آسان شده و مانند روز اول انجام عمل برای او دشوار نخواهد بود ، لذا کسانی که تازه به جرگه ی عبادت کنندگان و اطاعت کنندگان پیوسته اند نباید از دشواری وسختی که در آغاز راه است نگران باشند زیرا بر اثر مداومت براعمال ، اینکار برای آنان عادی شده و احساس سختی آن کاهش پیدا خواهد نمود .

 

در میان جمع

  • بسیاری از کارها را انسان می تواند به صورت فردی و در تنهایی خود انجام دهد ، و نیز می تواند آنها را در میان جمع و در حضور دیگران به انجام رساند ، هر کدام از این دو صورت ، ویژگی های خود و تأثیر جداگانه ای را دارد ؛ مثلاً برخی مطالعه کردن در تنهایی را می پسندند و برخی به مطالعه کردن در کتابخانه و در میان مطالعه کنندگان علاقه نشان می دهند ، یا گروهی به ورزش به صورت فردی پرداخته و گروهی به ورزش کردن در میان جمع تمایل دارند  ، و هر گروه دلایل مخصوص به خود را در روشی که انتخاب نموده دارد .
  • معمولاً وقتی انسان کاری را به صورت فردی انجام می دهد ، تمرکز بیشتری بر کار خود دارد ، تا اینکه بخواهد آن کار را در جمع به انجام رساند ، و  از طرف دیگر عملی را در جمع انجام دادن تأثیر انگیزشی بیشتری را بر رفتار برجای می گذارد و علاوه ، انسان در جمع متوجّه اشتباهات خود در کار شده و نیز از تجربه ی دیگران می تواند چیزهای بیشتری را بیاموزد و مهارتِ سازگاری با دیگران و همکاری با سایرین در کار را فرا می گیرد و زمینه ی ارتباط با دیگران و همدلی با آنان برای او فراهم می شود .
  • این موضوع در بحث عبادت  نیز به چشم می خورد ، مثلاً در عبادتی مانند نماز ، وقتی انسان آن را به صورت جمعی بر پا می دارد ، هم باعث می شود از طریق ِمشاهده ی دیگران ، با جزئیاتِ عبادت و آداب وشرایطی که دارد ، آشنا گردد و اگر اشتباهی در این جهت دارد ، برطرف گردد  و هم موجب ارتباط بیشتر او با اهل عبادت فراهم گردیده و تأثیرات معنوی واخلاقی خوبی را از آنان بپذیرد ، واگر نیازی را در آنان مشاهده نمود در صدد برطرف کردن آن باشد .
  • عبادتی که به صورت جمعی به انجام می رسد ضمن بهره مندی آن از ثواب و پاداش معنویی که دارد ، جنبه ی تشویقی آن نیز زیاد است ، زیرا با مشاهده ی  کمیت و کیفیتِ عبادت اهل ایمان ، انسان می تواند در عمل به آنان اقتدا نموده و از آنان در انجام عبادت خالصانه ، الهام بگیرد، به خصوص برای نسل جوان که در دورانی بسر می برند که شخصیت آنان در حال شکل گرفتن است ، شرکت در عبادتی که در جمع صورت می پذیرد ، در این جهت راهگشا خواهد بود .

 

خدمت به خلق

  • یکی از اهداف آفرینش انسان ، عبادت و بندگی ِخداوند می باشد ، و عبادات جنبه های مختلفی دارد  ، که بر اثر انجام آنها ، انسان در مسیر عبودیت و هدفِ از آفرینش خود قدم بر داشته است ، حقیقت عبادت نیز تسلیم فرمان خداوند بودن و تعهّد و پایبندی به دستورات الهی می باشد که در ابعاد مختلف تحقّق می یابد ، از این رو هر عمل خدا پسندانه ای که از سوی شرع مُهر تأیید خورده و با نیت الهی به انجام می رسد ،  عملی عبادی محسوب می شود .
  • اعمالِ عبادی ، گاه مانند نماز ، جنبه ی پرستش و نیایش داشته و گاه همچون روزه ، خودداری از خوردن و آشامیدن و پرهیز از چند عملِ خاص در طول روز و تا هنگام شب است و گاه جنبه ی مالی واقتصادی ، مانند خمس و زکات دارد  وگاه رفتن به زیارت خانه ی خدا و بجا آوردن مناسک حج است و . که هر کدام از آنها فلسفه ی خاص خود را داشته و به نوعی موجب تربیت وسازندگی انسان می گردد .
  • عبادات ضمن اینکه در بر دارنده ی منافع فردی است ، می تواند منافع اجتماعی نیز داشته باشد ، و کمتر عبادتی است که فقط جنبه ی فردی داشته باشد وهیچ جنبه ی اجتماعی برای آن تصوّر نگردد ، گرچه برخی از عبادات جنبه ی فردی آن قوی تر است و برخی از عباداتِ دیگر ، جنبه ی اجتماعی آن پر رنگ تر می باشد ،  مثلاً  نماز هم سازنده ی فرد است و هم موجب گسترش فرهنگ عبودیت و توحیدی در جامعه می گردد و هنگامیکه فردی ساخته شد ، ثمره ی آن در خانواده و جامعه ، به ظهور می رسد  ، یا پرداختِ خمس و زکات ضمن اینکه باعث طهارت نفس و پاک شدن دل و جان از بخل و آز می گردد  ، کمکی به نیاز مندان جامعه خواهد بود و همینطور در سایر عبادات .
  • از این رو  ، اینکه برخی به استناد به شعری می گویند : "عبادت به جز خدمت خلق نیست" ! ، و این را بهانه ای می کنند که برخی از عبادات مانند نماز را رها کنند ، این هم از اشتباهاتی می باشد که متأسّفانه برخی گرفتار آن شده اند ، و فکر می کنند ، تنها جنبه ی عبادت ، جنبه ی اجتماعی آن است که منافع آن به خلقِ خداوند می رسد ، و از جنبه ی فردی آن غفلت می کنند ، و این افراد نمی دانند که نمی توان با استناد به شعر و ضرب المثل  از انجام تکالیف و واجبات الهی شانه خالی نمود .!

تلگرام= @farhangenamaz110

@farhangenamaz110=سروش


باور و پرستش

  • انسان در مرحله ی نخستِ ارتباط خویش با خداوند ، نیازمندِ معرفت و شناخت است و پس از اینکه این معرفت در او تحقّق پیدا نمود ، به مرحله ی باور ، ایمان و اعتقاد به خداوند راه می یابد ، و هنگامیکه این ایمان در وجود او ریشه گرفته و استحکام یافت و به دستورات الهی گردن نهاد ، به مرحله ی پرستش و عبادت خداوند راه پیدا می کند ، بنابراین باور به خداوند مقدّم بر پرستش او می باشد .
  • در بین مردم کسانی که به وجود خداوند باور داشته و در عین حال به پرستش و عبادت او روی نمی آورند ، یافت می شوند ، ولی باید دانست اعتقاد به خداوند مقدّمه ای برای ستایش و بندگی او می باشد و با این بندگی انسان در مسیر کمال گام بر خواهد داشت ، و اگر انسان پس از اعتقاد به وجود خداوند ، به عبادت الهی اقدام نکند ، در مسیر بندگی قدم برنداشته و خود را از مسیر کمال باز داشته است .
  • نماز نمونه ای روشن از بندگی و عبادت خداوند است، از امام صادق علیه السلام سؤال شد: برترین و محبوبترین چیزی که بندگان به واسطه ی آن به خداوند نزدیک می شوند ، چیست ؟ امام فرمودند : من پس از معرفت خداوند چیزی برتر از نماز نمی شناسم ، سپس امام فرمودند : آیا ندیدی بنده ی صالح خداوند عیسی بن مریم (در قرآن ) فرمود : خداوند به من سفارش کرده تا زنده ام نماز و زکات را بجا آورم (1)
  • آیه ای که در کلام امام صادق علیه السلام مورد استناد قرار گرفت در سوره ی حضرت مریم علیها السلام می باشد (2) و حکایت سخنان حضرت عیسی علیه السلام در هنگامی است که کودکی تازه تولد یافته بوده و به امر الهی در سن کودکی به سخن آمده است ، و پیام این سخن آن است که نماز ، عبادتی است که باید در طول عمر و تا زمانی که انسان زنده است برپا داشته شود و به هیچ وجه نباید آن را رها نمود و تا آخر عمر باید انجام شود .

--------------------

1-الکافی   ج  3   ص  264

2-مریم/31

 


 

بهره ی نماز

  • هر کار و یا عملی را که انسان انجام می دهد ، می تواند نفع و سودی داشته باشد که به علت آن ، انسان به انجام آن کار اقدام می کند ، حال این نفع ، می تواند نفعی مادی باشد و یا نفعی معنوی ، از این رو سزاوار است با در نظر گرفتن سودمندی یک عمل ، به انجام آن مبادرت ورزید ، گرچه افراد در بهره بردن از یک عمل یکسان رفتار نمی کنند ، برخی از یک کار یا عمل ، بهره ی بیشتری نصیبشان می گردد و برخی بهره ی کمتری .
  • مثلاً کشاورزی که با زحمت و تلاش بذری را در دل زمین می کارد و بر اثر مراقبت و رسیدگی در کار خویش ، بهره ی بیشتری نصیب او می گردد ، و کشاورزی که رسیدگی چندانی از زراعت خود نمی کند و در نتیجه محصول کمتری نصیب او می گردد ، یا دانشجویی که تلاش بیشتری در کسب علم و دانش از خود نشان می دهد و از نظر علمی رشد بیشتری می کند و دانشجویی که درس نمی خواند و در پایان کار ، با نتیجه ی خوبی روبرو نمی شود .
  • این موضوع تنها در مسائل مادی اتفاق نمی افتد بلکه در مسائل معنوی نیز جریان دارد ، مثلاً کسی که برای موضوعی دعا می کند ، هدف او اجابت دعایش و رسیدن به حاجتش می باشد ، در حالیکه تنها دعا کردن و بیان درخواست ، در اجابت دعا کافی نیست ، بلکه هم دعا و هم اجابت آن نیاز به مقدمات و شرایطی دارد که تا آنها تحقق نیابد ، انسان به خواسته ی خود نخواهد رسید .
  • نماز نیز از این قاعده ، استثناء نمی باشد ، و برای اینکه انسان از نماز خویش بهره ی بیشتری ببرد ، لازم است آداب و شرایطی را رعایت نماید تا از عبادت خویش بهره ی بیشتری نصیبش گردد ، یکی از این شرایط توجّه قلبی به نماز ، و دانستن این موضوع است که بداند در برابر چه کسی ایستاده است ، امام علی علیه السلام می فرماید : با حالت کسالت و خواب آلودگی به نماز نپرداز ، و در حال نماز به خود فکر نکن ، زیرا نماز گزار در برابر خداوند بزرگ ایستاده و نماز گزار به اندازه ای که توجّه قلبی دارد از نماز خود بهره می برد (1)

________________

1-(وَ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ لَا یَقُومَنَّ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلَاةِ مُتَکَاسِلًا وَ لَا نَاعِساً وَ لَا یُفَکِّرَنَّ فِی نَفْسِهِ فَإِنَّهُ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ ) وسائل‏ الشیعة ج : 5 ص : 477

 

 تلگرام= @farhangenamaz110


کفّاره گناهان

  • انسان برای شستشوی آلودگی ها از جسم خود از آب استفاده می کند ، ولی تنها جسم انسان آلوده نمی شود ، بلکه روح او نیز دچار آلودگی می گردد ، گناهان از جمله عواملی است که روح انسان را ناپاک می گرداند ، برای شستشوی روح ، توبه را قرار داده اند که انسان بر اثر آن از گناهان خود بازگشت نموده و با اعمال شایسته به جبران آنها می پردازد .
  • در این میان ، عبادتِ خداوند ، نقش باز دارنده از گناهان را خواهد داشت ، زیرا کسی که با گناه ، روح خود را آلوده می سازد ، در حقیقت با اینکار از بندگی خداوند خارج شده و در راه شیطان گام برداشته ، و چنین شخصی هنگامیکه به عبادت خداوند می پردازد به اطاعت و بندگی خداوند بازگشت نموده ، لذا با هر عبادتی که از سوی او صورت می پذیرد ، بازگشت به راه خداوند از ناحیه ی او تکرار شده است .
  • در میان عبادات ، نماز از اهمیت خاصی بر خوردار است ، زیرا نماز با رکوع و سجودی که دارد ، انسان را به خضوع و خشوع در برابر آفریننده ی خویش وا داشته ، و این به خاک افتادن ، حالت خاکساری را در وجود او به تکرار وا می دارد ، و به مرور زمان روح تواضع و تسلیم در وجود انسان نهادینه می گردد ، و هنگامیکه روح تسلیم در برابر خداوند در انسان تقویت گردید ، از بدیها بیشتر فاصله خواهد گرفت .
  • و اگر نماز را کفّاره ی گناهان انسان دانسته اند (1) به همین جهت است که بندگی خداوند می تواند بر بندگی هوی و هوس و پیروی از شیطان غلبه نموده و آنها را بپوشاند و اثر گناهانی را که در روح انسان ایجاد شده ، از بین ببرد .

----------------------

1- مستدرک‏ الوسائل ج : 3 ص : 15

 


لحظات شیرین

  • هر فرد در زندگی ، لحظات تلخ و شیرینی را برای خود تجربه کرده است ، خیلی از این شیرینی ها برای اکثر مردم مطلوب و لذت بخش است ، و بسیاری از این تلخی ها برای غالب مردم ، نا مطلوب و درد آور است ، امّا در این میان موضوعاتی پیدا می شوند که برای گروهی شیرین و برای گروه دیگری ناخوشایند است ، این شیرینی و یا تلخی به تفاوت انسان ها با یکدیگر بر می گردد ، تفاوت هایی که ناشی از اختلاف عقاید ، علایق و یا عادت ها ، می باشد .
  • به عنوان مثال اگر نوع خاصی از غذا را در نظر بگیریم ، عدّه ای از مردم ممکن است به این غذا علاقه داشته باشند و عدّه ی دیگری نسبت به آن بی علاقه باشند ، اگر ما برای کسانی که به آن غذا بی علاقه هستند ، از خواص و فوائد آن غذا و تأثیری که برای بدن دارد صحبت کنیم ، چه بسا آنان نیز به استفاده ی از آن غذا علاقه مند گردند ، و به عکس اگر برای کسانی که به غذایی علاقه دارند ، از بی خاصیت بودن آن و یا زیان هایی که آن غذا برای سلامت انسان دارد  سخن بگوییم ، چه بسا آنان نیز نسبت به استفاده ی از آن بی رغبت شوند .
  • از اینجا می توان نتیجه گرفت ؛ نوع برداشت و یا پنداری که هر فرد از موضوعی دارد ، در ایجاد احساس خوب و یا احساس بدی که از آن موضوع دارد تأثیر گذار خواهد بود ، علاوه بر اینکه میزان آگاهی افراد و یا نا آگاهی آنان از موضوعی نیز در ایجاد علاقه و یا نبود علاقه نسبت به آن دخالت دارد ، شاید بسیاری از افراد تجربه کرده اند که زمانی به چیزی علاقه و تمایل داشته و پس از مدتی نسبت به آن بی علاقه شده و یا زمانی به چیزی رغبت و میل نداشته و در زمانی دیگر به آن میل و رغبت نشان داده اند .
  • این مسئله تنها در مسائل مادی مصداق ندارد و در مسائل معنوی نیز وجود دارد ، از جمله در عبادتی چون نماز نیز می توان آن را مشاهده نمود  ،  زیرا همواره کسانی هستند که عبادت خود را با میل و علاقه انجام نمی دهند  ولی اگر همین افراد ، از طریق مطالعه و یا مشاوره با افراد آگاه ، به علت های بی میلی و بی رغبتی خود نسبت به عبادت آگاه گردند و درصدد بر طرف کردن آن برآیند ، ممکن است درآینده عبادتی توأم با معرفت ، رغبت و انگیزه را بجای آورند .

تلگرام= farhangenamaz110@


 

یاری خواستن

  • انسان در عینِ توانایی هایی که برای رسیدن به خواسته های خود دارد ،  در کنار آن نیاز ها و ضعف هایی نیز دارد که از دیگران برای بر طرف شدن آنها یاری می طلبد ، امّا همیشه دیگران نیز که انسانی همانند ما هستند ، قادر به بر آوردن همه ی نیاز های ما نیستند ،  در اینجا انسان احساس می کند که باید قدرتی فوق تمام قدرت ها باشد که بتواند از او برای برطرف شدن ضعف های خود و بر آوردن حاجات خویش یاری طلبد .
  • قرآن کریم در باره ی خداوند می فرماید : إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ : (1) یعنی فقط خداوند است که بر هر کاری توانا است و غیر خداوند از هر نوع مخلوقی که باشد ، اوّلاً همه آفریده ی خداوند است و ثانیاً اگر قدرت محدودی نیز داشته باشد آن هم از جانب خداوند به او داده شده است و از خود هیچ ندارد ، از اینجاست که اگر دلبستگی و امیدواری باشد ، تنها باید به خدا باشد و جز او هر چه باشد ، روزی از دست انسان خواهد رفت و گردِ فنا و نیستی بر او می نشیند ،  و در اینصورت امید انسان به نا امیدی مبدّل می گردد .
  • در ضمن دعایی از خداوند اینگونه در خواست می کنیم : " سپاس خدایی را که از او یاری خواسته و او ما را یاری می رساند ، سپاس خدایی را که امید به او داشته و او امید ما را محقّق می سازد ، سپاس خدایی را که او را می خوانیم و او دعای ما را اجابت می کند ، سپاس خدایی را که از او یاری طلبیده و او ما را  یاری می کند ، سپاس خدایی را که از او در خواست نموده و او به ما عطا می کند ." (2) و این توجّه به خواسته ی بندگان و بر آوردن حاجات آنان در این دعا ، به این علّت است که خداوند هم از نیاز بندگان آگاه است و هم توانایی بر آوردن آنها را دارد .
  • خداوند در قرآن کریم می فرماید : " از صبر و نماز کمک ویاری طلبید" (3) ، صبر وشکیبایی در کارها ، عامل مهمی در پیروزی و موفقیت انسان است ، و نماز که ارتباط بنده با خداوند است ، زمینه ای را فراهم می کند که انسان به خالق و آفریننده ی خویش توجّه نموده و به او امید بسته و بر آوردن حاجات خود را از او بخواهد ، لذا در سیره ی امام علی علیه السلام وارد شده که هر گاه امری ایشان را نگران می نمود به نماز پناه می آوردند. (4)  

----------------------------

1-بقره / 20

2- (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَسْتَعِینُهُ فَیُعِینُنَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَرْجُوهُ فَیُحَقِّقُ رَجَاءَنَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَدْعُوهُ فَیُجِیبُ دُعَاءَنَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَسْتَنْصِرُهُ فَیَنْصُرُنَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَسْأَلُهُ فَیُعْطِینَا.) الدروع الواقیة؛ ص: 94

3-وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ  (بقره/45)

4-الکافی ج 3 ص 480(کَانَ عَلِیٌّ ع إِذَا هَالَهُ شَیْ‌ءٌ فَزِعَ إِلَى الصَّلَاةِ)

 


 

عبادت و رستگاری

 

  • انسان موجودی است که در دل زمان زندگی می کند ،  و گذر زمان بر عمر او اثر گذاشته و هر لحظه از عمر او می کاهد ، از این رو انسان چاره ای جز مدیریت زمان برای خود ندارد ، به خصوص که انسان از میزان و اندازه ی عمر خود در این دنیا نیز آگاه نمی نبوده و نمی داند چند سال در این دنیا خواهد ماند ،  و حتی انسان از زمانِ پایان عمر خود نیز با خبر نیست ،  و هر لحظه ممکن است از این دنیا رخت بربندد ، در این شرایط عقل و منطق حکم می کند که انسان از زمان محدود خود در این دنیا به بهترین شکل ممکن بهره برداری کند .

 

  • انسانی که به خداوند ایمان دارد و خلقت و آفرینش را هدف دار می داند و انسان را موجودی مسئول و دارای تکلیف و وظیفه می داند ، و اعتقاد دارد که پس از این دنیا ، عالَم دیگری هست که اصل زندگی و حیات ابدی در آنجا می باشد  و علاوه آگاه است که این دنیا زود گذر و مقدمه ای برای آخرت است ، نمی تواند وقت و زمان خود را در این دنیا به بطالت بگذراند و نسبت به وظایف مادی و معنوی خود بی توجّه باشد ، به ویژه نسبت به عبادت و بندگی خداوند که هدف از آفرینش انسان نیز می باشد . با توجه به این موضوع غفلت از انجام عبادت ( به ویژه نماز) ، ضمن اینکه تقصیر و کوتاهی در امر بندگی خداوند است ، برای سعادت و رستگاری انسان نیز زیان بار خواهد بود .

تلگرام=t.m/farhangenamaz110


 

ایمان ، نماز و رستگاری

  • قرآن کریم ، از رستگاری به «فلاح» تعبیر می کند ، و فلاح به معنای پیروزی و نجات است (1) ،  و این رستگاری را مخصوص کسانی می داند که ایمان آورده باشند (2)، بنابر این کسی که ایمان نیاورد رستگار نخواهد شد ، لذا امام علی علیه السلام ، ایمان را مایه نجات ورستگاری دانسته اند (3) از سوی دیگر در اذان گفته می شود ( حیّ علی الفلاح) یعنی بشتابید به رستگاری که مقصود نماز است که موجب نجات و رستگاری انسان می گردد ، وقتی این دو تعبیر را کنار هم قرار می دهیم : الف-ایمان موجب رستگاریست ، ب- نماز هم موجب رستگاری است ؛ می توان چنین گفت که ایمان ونماز هر دو در رستگاری انسان نقش دارند ، گرچه رتبه ی ایمان مقدّم بر نماز است یعنی اول باید ایمان آورد و در مرحله بعد بر اساس ایمان به عبادت خداوند پرداخت ، چون عملی پذیرفته خواهد شد که بر اساس ایمان باشد و از طرفی ایمان بدون نماز کامل نخواهد بود .

-----------------------

1-إرشاد الأذهان إلى تفسیر القرآن، ص: 347

2-مؤمنون/1

3-(الایمان نجاة) غررالحکم ص62

 

تلگرام=t.m/farhangenamaz110


سجده بر زمین

  • در روایت معروفی از رسولخدا صلی الله علیه وآله وارد شده که ایشان فرمودند : زمین برای من محلّ سجده و (وسیله ی) طهارت و پاکی قرار داده شده است ، و این موضوع را از جمله ی مواردی دانسته اند که به احدی پیش از ایشان داده نشده است (1) و در روایت دیگری مقصود از آن را تیمّم کردن با خاک آن و سجده بر آن در هنگام نماز دانسته اند (2) البته این تیمّم را مخصوص زمانی دانسته اند که آب یافت نشود (3) و آنطور که گفته شد این حکم در ادیان گذشته نبوده است و برای آنها در همه جا نماز صحیح نبوده و زمین برای آنها (وسیله ی کسب) طهارت نبوده است (4) البته باید توجه داشت مقصود از زمین سطح زمین است و شامل معادن نمی شود (5)

---------------------------

1-قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ.( بحارالأنوار   ج  80   ص  276)

بحارالأنوار   ج  80   ص  277 )  2-أَتَیَمَّمُ مِنْ تُرْبَتِهَا وَ أُصَلِّی عَلَیْهَا (

3-فَلَمْ یَجِدْ مَاءً وَ وَجَدَ الْأَرْض (وسائل‏الشیعة   ج  3   ص  350)

4-آیات الأحکام (الجرجانی)، ج‏1، ص: 66

5-مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‏8، ص: 232


خشوع در نماز

  • یکی از آداب نماز که در قرآن کریم نیز به آن توصیه نموده ، خشوع داشتن در نماز است ، قرآن کریم خشوع را یکی از ویژگی های افراد با ایمان دانسته است (1) ، در معنای خشوع ، تواضع و فروتنی را ذکر کرده اند (2) و برخی نیز آن را بصورت یک رفتار عملی  معنا کرده و گفته اند خشوع آن است که در حال نماز به محل سجده ی خود نگاه کنی (3) و گروهی گفته اند خشوع آنست که : تمام همّت خود را معطوف به نماز کنی ، و با توجّه به اذکاری که در نماز بر زبان جاری می کنی ، توجّه خود را از غیر نماز منصرف نمایی (4)

-------------------------

1-مؤمنون/1و2

2-مجمع البحرین، ج‏4، ص: 321

3- همان

4-رک : مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ج‏1، ص: 134


 

محافظت از نماز

  • معمولاً انسان تلاش می کند از داشته ها ودارایی خود نگهداری و محافظت نماید به خصوص اگر آنچه را که از آن نگهداری می کند ، چیز با ارزشی باشد ، از طرفی وقتی از محافظت کردن سخن به میان می آید ، ذهن انسان بیشتر متوجّه مسائل مادی می شود ، در حالیکه محافظت اختصاصی به مادیات ندارد و شامل معنویات نیز می شود ، یکی از جنبه های محافظت ، حفظ کردن از آسیب و آفت است و همانگونه که انسان داشته های مادی خود را از آسیب و آفت نگهداری می کند ، لازم است از داشته های معنوی خود نیز حراست نماید ، مثلاً باورها واعتقادات انسان ممکن است در معرض آفت قرار گیرد و کار انسان بجایی برسد که ایمان خود را از دست دهد و از این جهت ورشکسته شود ، نماز هم برای انسان یک سرمایه ی ارزشمند معنوی است که لازم است از آن محافظت نمود ، قرآن کریم نیز می فرماید : «حافِظُوا عَلَى الصَّلَوات‏ِِ» : بر انجام همه ی نماز ها محافظت نمایید (1) محافظت به این معنا که در اوقات تعیین شده و با حفظ تمام حدود و شرایط انجام پذیرد . (2)

------------------------

1-بقره/238

2-إرشاد الأذهان إلى تفسیر القرآن، ص: 44


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ایران فرهنگ ديجيکالا معرکه توریسم ابوالفضل علي توکلي ویستا سازه مجتمع فنی حرفه ای آریا تهران خدمات رنگ پودری پخش جوکار